.:: تـا تلآقــیــ دو نــگـاهــ ::.

یکـــ تو وسط زندگی اَم گم شده است .

.:: تـا تلآقــیــ دو نــگـاهــ ::.

یکـــ تو وسط زندگی اَم گم شده است .

9

خوب !


این سه شب هم گذشت :) قرار گذاشتیم شبِ بیست و هفتم هم بریم احیا ... اگر عمری باقی مانده بود ! :)

.

همیشه به این فکر می کنم اگه مامان جانِ من هم یکم پخته تر بود و یکم به حرف بقیه گوش می کرد دنیایِ من گلستان بود ... .

نمونه اَش همین دیشب که خاله جان و عروس هایش مهمان ما بودند ... .

.

بهم خوش نگذشت ... اصلا!

یکم اتفاقات دیروزش ، یکم اتفاقاتِ همون روز و شب اِش به دهانمان کوفت کرد !!

.

23 ماه رمضون با خدا قهر کردم ... قهر حسابی ... جاشم هست ... .

آشتی هم بی آشتی ...

.

خاله و دختر خاله ( گلنوش جانم ) و یکی از عروس ها تا صبح منزلِ ما بودند ! خوش بودیم ... .

.

نمیدونم بگم امنیت اینجا کم شده یانه !

هم عروس خاله ( میم جان ) و هم گلنوش جانم آدرسِ اینجارو دارند !امیدوارم به خاطر نسپرده باشند !

اما خوب برام مهم نیست :)

.

اینکه من بیست و هفتم برم ازش چی بخوام رو نمیدونم ! شاید خواستم آشتی کنیم ... شایدم ... .

.

عینکِ جدید هم رسید به دستم !

چپ : 2

راست : 2

به ترتیب ، 75صدم و نیم پیشرفت ( پَس رفت البته ! ) داشته ! ... :))


عینک اَم زیباست ! :دی


بعداََ نوشت :

دور بنفشه عینک قدیمیِ و دیگری جدید ترِ !

.

و کلی حرف دیگه !

الف_ لام _ ناز :)

نظرات  (۴)

۲۰ تیر ۹۴ ، ۲۳:۵۹ اقای روانی
مبارکه عینک:))
پاسخ:
ممنون !:)

دعا کنید چرخ اش برام بچرخه ! رفیق نیمه راه نشه !
من شبای قدرو امسال به کل از دست دادم اونم عمدا
قهرم با خدا و تا یه حرکتِ اساسی ازش نبینم عمرا نمیرم سمتش :-/

وااای من اگه یکی از فامیلا اینجا رو بلد باشن تغییر مکان میدم نمیدونم چرا ! با اینکه چیزی هم ندارم ولی خوشم نمیاد کسی از احساساتِ لحظه ایم خبردار شه به نظرم فامیلا خطرناکن
امیدوارم آدرس اینجا رو یادشون بره دختر خالت اینا :-*
پاسخ:
شب هایِ قدر حیف اند! :)

.
اگه بفهمند هم مشکلی نداره ! اتفاقا یه سری حرف هارو راحت تر میشه زد بهشون ! به در بگم که دیوار بشنوه واینا!:) :دی
فقط ازشون میخوام اعلام کنند :دی
مبارک عینک باشه...
ولی چرا شما هم شب 23 با خدا قهر کردید؟!
پاسخ:
ممنون :)

به خاطر اتفاقات روز 23 ! ...
حیف بود ولی خب گذشت
ایشالا خود خدا یه فکری به حال من بکنه خسته شدم

عه عینک :-) خیلی قشنگه
من یه مدت خودمو کشتم عینکی شم ولی نشد کلی هم دکتر رفتم و کولی بازی دراوردم آرشم دکتره به مامانم گفت خانوم دخترتو ببر دیگه هم تا وقتی که اتفاق جدی براش نیفتاده نیارش عینکی شدن الکی نیس که :))) هیچی دیگه نشد :-))
عینک جدیدت مبارکه 
پاسخ:
:) ان شاالله باکلی خبر خوب صدا کنه :)

ممنون :)

منم دلم میخواست عینکی بشم !:دی و الان نه ! اونم نه به این سرعت درجه چشمم بالا و بالاتر بره :|

خداکنه هیچ وقت عینکی نشی ... !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">