.
یه وقتایی نمیشه !
میخوای ! ولی نمیشه
مثله همین الان که ده تا پیش نویس ذخیره کردی و دریغ از یک انتشار ...
.
پریشان تر از ذهن خودم ندیدم جایی ...
.
.
.
.
اندرحوالات زندگی خوابگاهی باید بگم که شما میشه یه شب دور هم جمع میشین اصلا هم مهم نیست که شب امتحانته (!)
و تاساعت یک و دو بخندین ! تاجایی که اتاق بغلی میاد میگه آروم تر ! حالا به چی بخندین ؟
به مضحک ترین اتفاقات!
آب خوردن طرف !
خوابیدنش!
به سردی اتاق و صدای شُرشُر شوفاژ !
حتی به تلاقی دونگاه(!)تون !
وبعد شب بعدش که ازاون جمع دوتاشون نیستن و رفتن خونه هاشون ، کسل ترین شب دنیا رو تحمل کنی ...
+خدایا خودت صبحش کن تا بخندیم !:دی
++پایانِ شبِ کسل .... ؟!