اینجا نیاز به ، به روز رسانی داره
به روز رسانی نیاز به وقت
وقت نیاز به بیکاری
بیکاری نیازِ من !
.
الان از اون موقع هاست که کلی کار داری ولی هیچی هم نداری !!
.
هی به مامانم میگم یه چایی میخوری ؟
میگه بریز !
بعد دوتایی چایی میخوریم !
میرم بشینم سر کارام که باز میام میشینم پا لپ تاپ :|
و باز چند دقیقه بعدش این تکرار میشه!!
.
_ این شامپو بچهِ که خریدم دیشب برات همونه که بچه بودین میبردمتون باهاش حموم ها!
+ اع !؟ جدی ؟!
_آره ! خارجیه !
+آهان ! دستت دردنکنه
+راستی این شامپو بچه که امیرحسین دوست داره رو گرفتی براش ؟
_نه ! چی بود اسمش ؟
+فیروزه دیگه !
_این بار میگیرم براش !
+برا منم از اینا بگیر پس!
_ چرا ؟ مگه این خوب نیست ؟!
+ نه خوبه ! ولی اون ایرانیه و کار بروبچ استثنایی ایرانی !
_ اووووووم باشه ! بهتر پس !
این مکالمه من و مامانم درمورد #خرید_ایرانی !
از سال هایی که نبودی 12 سال می گذرد ..
یک دلتنگیِ جا افتاده ی 12 ساله ..
تازه و خاک گرفته ...
و #پدر #بابا تنها واژگانی که درعین معنا هیچ استفاده ای ازشون ندارم ...
و حتی یک موقع هایی میترسم ازشون استفاده کنم
میترسم که بغض چند ساله سر باز کنه ...
میترسم که ...
پدر ، قصه ای که زود تموم شد ...
.
بــ آبــ آ
جای خالیِ دستانت ...
عطر خاص بالشتت ...
نوع خاص نگاهت ...
یک بار دیگه لمس دستانت رو بده ...
.
#جای_خالی_اَش_جان_می_گیرد .
من بچه بودم میزدم
الانم شامپو گردو پرژک میزنم :دی
+ روحشون شاد الناز جانم