.:: تـا تلآقــیــ دو نــگـاهــ ::.

یکـــ تو وسط زندگی اَم گم شده است .

.:: تـا تلآقــیــ دو نــگـاهــ ::.

یکـــ تو وسط زندگی اَم گم شده است .

یه وقت هایی کم میاری ، بعد میخوای هم ننویسی ، ننویسی که نمونه ، که یادش نیفتی که نبینی

اما انگار نمیشه

میبینی راضی نمیشی

میای بنویسی

دستت نمیره به نوشتنش

میگی ولش که نیست اصلا

دوباره میاد سراغت میاد تو ذهنت

وسوسه میشی

نه یه بار نه دوبار....

میای اینجا

اول یه دست میکشی به سرگوشش

میبینی محیط چقدر غریبه شده!

انگار جای من کاربا بیان نیست ...

اصلا همین دودل بودنه برای نوشتنه هم به خاطر همینه

.

درسته دیگه دلم نمیخواد فکرشو کنم ولی یه یادگاری ازشو دارم

میری میخونی ، ریز ترین اتفاقات رونوشتی !

ولی الان ؟!

نه نمیشه!

.

بااینکه باید بنویسمش ولی

#جای_من_این_جا_نیست .

الف_ لام _ ناز :)

نظرات  (۳)

۰۷ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۵۱ یک دختر شیعه
خیلی کلی بود 
: )
پاسخ:
خیلی سخت بود
از ریز ترین هاش نوشتن ...
ای بابا...
توی لیست فالووینگ ها دیدم پست گذاشتید؛ گفتم چه عجب!
اومدم خوندم؛دلم گرفت!
:(
پاسخ:
اون من نبودم! : دی
۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۵ آقای سر به هوا ...
نوشتن همیشه خوبه ...
پاسخ:
بدون شک! همیشه ی همیشه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">