من اینجا هستم !
دانشگاه + جوِ جدید + کلـی اخلاقیات و خلق وخویِ متفاوت = همون چیزی هست که میخواستم !
( کلا بهم میگفتن که باید روانشناسی میخوندی از اول :| نه مهندسی ! )
یک ماهِ سختی رو پشت سر گذاشتم ... !
ولــی
راضی اَم از خودم !
.
با اون چیزی که میخواستم و دیدم ، خیلی فاصله داره !
.
بهش عادت کردم !
حتی فکر انتقالی یا مهمانی هم نیستم ! البته فقط من نیستم !! :)
.
خوابگاهیِ هستم ! :)
هم اتاقی ها رو هم دوستشان می دارم !
.
کلاََ فعلا همه چی بر وفقِ ( الف_لام_ناز!) هستش !
خداروشکر !
.
.
+پست درمورد یه چیز دیگه بود ، یه چیز دیگه شد !
++ آدم کمی هارو نباید ببینه ! از شرایط بقیه باید درس بگیـره :)
+++امیدم آرزوست !:دی :)
* دعاگوتونم ، دعام کنین !:)
سینه که می زنید ...
صدای ـَش ...
شما را یاد چیزی نمی اندازد ؟
یاد یک کوچه و یک مادر ...
یاد یک خرابه و یک دختر ...
آه ....................