اینکه بعد از مدت ها بیای و به متروکه شدن وبت فکر کنی !
اینکه وب دوستان رو بخونی !
اینکه داخل وبشون شعر های تازه بخونی و کلی ذوق کنی !
و اینکه یهویــی حسِ نوشتنت بگیــره !
.
.
.
من همیشه شروع هایم رو اینجا ثبت کردم . چه اینجا ، چه اونجا !
حالا هم ثبت کردم ! خدا کمکم کند ! :)
.
از تحقیقاتـی که در مرکز مشاوره از ما به عمل اومد(!) به این نتیجه رسیدند که ما نوعی خوددرگیری داریم !
و من خودم اینو احساس میکنم ! خود در گیــریِ مزمنِ مقاوم به درمان ! :|
.
خیــلی وقته 5 تایــی ، 5 تا آبجــی خونده هامِ دور هم جمع نشدیم ! دلـم براشون تنگــــــِ :(
.
مشکل من و مامان جان همچنان ادامه داره ...
یکم تقصیـرمنه ! ، ولی واقعا نصف بیشترِ این بحث ها مقصر مادر است !
.
همچنــان به آشپــزی عشـق می ورزیم :)
انگــار اوهم دوستم دارد ! ناقــلا !:دی
.
سفر زیـارتــــی بدون مادر خـــر است !
شاملِ همون سفرِ مشهدِ شهریور است ، دلیل دیگرِ نرفتم :)
.
روز دختــر گذشت :)
.
وبه درجه ای ازاون خود درگیــری رسیدیـم که میگه : خــــــاکــــــ :|